رنگ - نماد و سنت در هنر ایرانی - اسلامی -3
برای درک مفاهیم سنتی رنگ به تنها منبع مطالعاتی آن یعنی قر آن کریم می پردازیم زیرا در این کتاب آسمانی از رنگها به زیباترین شکل ممکن در قالب نمادین صحبت به میان آورده است و از رنگ خدا نام میبرد« رنگ خدا ( صبغه ا...) در سوره بقره آیه 138 آمده است ( رنگ خدا بهترین رنگهاست یعنی رنگ بی رنگی و بی تعینی ) رنگی که به مسلمین رنگ فطرت و ایمان و سیرت توحید بخشید»(قطب,؟: 89) خداوند متعادل در آیه مذکور به وسیله رنگها و تنوع موجودات توجه انسان را به مساله توحید جلب میکند تا نشانگر این باشد که چگونه از آب بیرنگ صدها هزاران رنگ پدید آورده و از عناصر محدود و موجودات کاملا متنوع آفریده است رنگ آبی لاجوردی به تعبیری نماد رحمت الهی است این رنگ فراگیرترین رنگی استکه بشر در طبیعت سراغ دارد رنگ آبی بسان رحمت واسعهخداوندی محیط بر همه عالم است (ا.. نور السمواتوالارض )منشأ نورالهی که به رنگ زرد است از خورشید گرفته شده و نور در منظومه شمسیبه رنگ زرد می باشدرنگ زرد هم از جهتی نماد دانایی بشر است رنگها در قرآن برای تفهیم زیبایی ها و نشانه ها ی تصویری بکار میروند و بر قدرت الهی و زیبایی آن دلالت می کنند رنگها بازتاب دهنده زیبایی طبیعت هستند و هر کدام دلالت بر چیزی فرای خود دارند .
کلمه رنگ در قران 9 بار آمده است و هدف آن مشخص کردن ماهیت رنگ است با کلماتی که به معنای رنگ در قرآن آمده کلمات دیگری هم همراه شده است مثلا آیه 22 سوره روم تفاوت زبانها و رنگها به نشانه ایی برای عالمان اشاره دارد و در آیه 21 سوره زمر قدرت مطلق الهی را نشان میدهد تا انسان را به تفکر وادارد همچنین رنگهای سبز و زرد و سفید و قرمز و آبی رنگهای شش گانه هستند که در آیات قرآن آمده اند و شب روز ر ا با نور و تاریکی مثل می زنند .
در سنت اسلامی رنگ از دیدگاه ما بعدالطبیعه دیده میشود و ناظر بر دو گانگی نور و تاریکی است در حالیکه « عالم رنگ خالی از تضاد نیست و رنگها همگی از بی رنگی برخاسته اند و این بی رنگی یا نور محض قلمرو وجود احدیت است نور محض یا همان نوری است که باعث تعین بخشی به همه موجودات گردید»(اردلان – بختیار ,1380 :47) استفاده از سنت رنگ شناسی در ترکیبات رنگین آثار صنایع دستی از دیر باز حاصل اعتقادات بنیادی دینی و مذهبی و حتی اسطورایی ایرانیان است که نتوانسته اند خود را از باورهای ریشه ایی و تفکرات گذشته عهد باستان رها کنند تا جایی که با استفاده از اندیشه های فلسفه نور و انسان نورانی ملهم از تعالیم دین توحیدی زرتشت , و با تلفیق آن باآموزه های قرآن کریم به عنوان اولین منبع تعلیماتی هنرمندان اسلامی استفاده ایی درست و معنوی ازمفاهیم رنگها با منشا نور الهی داشته اند وآن را در دست ساخته های خویش استفاده کردند ودر این رابطه همه حکمای اسلامی در رابطه با موضوع رنگ بر این عقیده اند که رنگها از نور واحدی خلق شده اند و صورتهای عالم مثالین هنرمند, همگی از جنس نورند و هنرمند در سیر صعودی و عرفانی خود همواره از ماده و بعد به قلمرو نورانی درحال حرکت است .
آیه 35 سوره نور کاملترین آیه نوری قرآن کریم با تعابیری مانند ( مثل نوره ) و تشبیهاتی مانند - مشکاه – زجاجه – کوکب – مهمترین دلیل بر اثبات نزول نور وجود حقیقی است که قابل تطابق با باورهای نوری هنرمندان گذشته ایرانی است زیرا در فرهنگ ایران نمادها و رمزهایی وجود دارد و این نمادها با رازهای عارفانه ایران باستان در ارتباط است و بسیاری از این رموز مانند فره ایزدی – اهورامزدا – فروهر – خورشید – شمسه – در آثار عارفانه دوره اسلامی ایران به اشکال نورالانوار – نور اقرب و... ظاهر شده است [1] رنگها در هنر ایرانی با آگاهی از دو مفهوم نمادین هر رنگ , بر روح تاثیر می گذارد و کاربرد سنتی رنگ بیشتر بمنظور یاد آوری واقعیات آسمانی ان است سهروردی در معانی باطنی ( فر) در اندیشه زرتشتی به موضوع انسان نورانی می پردازد و از ( خره ) نام میبرد که نوری الهی است و آن نیرویی است که از سوی خداوند بصورت شعاع نورانی موجب نیرومندی صاحبش میشود [2] همچنین بین تفکر عرفای اسلامی در خصوص مبانی انوار الهی تشابه ایی وجود دارد زیرا مطابق با مفاهیم نور , انسان نورانی در فرهنگ زرتشت با آیه سوره نور ( ا... نورالسموات و الارض) قرآن کریم ارتباط دارد که ادامه دهنده آن همان هاله نورانی به دور سر پیامبران و اولیا ء در نگاره های سنتی است طرحی که تجلی آن بصورت شمسه و ستاره و خورشید در آثار هنرهای سنتی و صنایع دستی تا کنون تداوم یافته است .
استفاده از مفاهیم معنوی رنگ ها در هنر قبل از اسلام در نقاشی های مانوی هم وجود داشته و بیشتر جنبه تربیتی داشت زیرا بنا به فلسفه دینی مانی وظیفه هنر چیزی نیست جز اینکه توجه آدمیان را به عالم بالا جلب کند و عشق و ستایش را متوجه فرزندان نور نماید و به این علت کتب مانی از ارزش والایی برخوردار بودند و استفاده از رنگهای طلایی و آبی برای آنان به منزله آزاد سازی نور و روشنایی قلمداد میشد برای آنها درخشش رنگ طلایی نور مقدس را تداعی می نمود و حاوی احساسات معنوی و روحانی و نشانه قدرت بود واین نشانگر اهمیت بحث نور و روشنایی و رنگها در تفکرات ایرانیان هنرمند در گذشته باستان است که تا کنون ادامه داشته و پایه گذار مبانی فلسفی اندیشمندان اسلامی درباره موضوع نور و رنگها نزد عرفا گردیده است تا جاییکه حتی با نگاهی به صنایع دستی این تفکر دیده میشود زیرا هنرمندان عارف , برای منازل خود از نمادها ی رنگین استفاده کردند و هنرمندان در عالم مثال و خیال تصویر گری کرده و رنگ برای آنها عامل شناسایی و معرفت دنیای مرئی است که به آنها یاری می دهد تا دنیای نامرئی و لطیف معنوی را ببینند و در این طی طریق از مبداء وجود به تکامل و به مقام ( انسان نورانی ) دست یابند .
در رابطه با شکل گیری انسان نورانی بین عرفا و اندیشمندان اسلامی نظریات جالبی مطرح شده است که تماما بر اساس اعتقاد به مبحث نور الهی و تاثیر ان به صورت رنگهای نمادین در صنایع دستی نشان داده میشود «.....مطالبی که نجم الدین به آن اشاره می کند گویای این مطلب است که عرفای هنرمند با چشم دل به آفریده های خدا نگریسته و با حل شدن در معبود رازهایی از خلقت برای آنان اشکار می شود و چشم بصیرت می یابند در نتیجه رنگهایی برای درجات عرفانی قایل شده اند که قرار دادی نبوده و شهودی بوده است و رنگها در تلقی او به منزله نمادی است تا عارف توسط آن مقام نورانی – عرفانی خویش رادر یابد از نظر نجم الدین قالب مثالی یا انسان نورانی واسطه میان عقل و حس است که توانسته تصاویری رنگین را ارائه کند رنگها به این شکل برای او تجلی معنا هستند و هر رنگی عاملی برای شرح و ظاهر شدن معنا است و هر رنگی در اصل خود را روایت میکند و همان معنایی است که به آن ( المعنی هوا...) گویند و از آنجا که وجود ترکیبی از 4 عنصر آب – باد – خاک – آتش است و همه آنها در تاریکی هستند و انسان زیر این تاریکی قرار دارد و فقط با خلاصی از آن میتواند به حق برسد پس هدف انسان نورانی رسیدن به لطیفه نورانی است و این لطافت در عوالم خواب و رویا با کدورت جسم و تاریکی و یا با خورشید نورانی که نمادی از معرفت است خود را نشان میدهد در مقام انسان نورانی, انسان عارف و هنرمند به مشاهده صوری میپردازد که ریشه در جهان حس داشته و در مقام بعدی به روئیت ذات حق ,نائل میشود که توسط رنگها بر او ظاهر میشوند و به این ترتیب مشاهده حسی به روشنی فراحسی در پرتو انوار رنگی تبدیل میگردد که به منزله بازگرداندن ماده به فطرت ازلی اش است....[3]».
[1] - برای مطالعه بیشتر نک:) مقاله نظریه های نور در نگاره های ایرانی /سید رحیم خوش نظر و دکتر رجبی / کتاب ماه هنر /ش 129 / خرداد سال 88 ).
[2] - نک :( تجلی نور و رنگ در هنرهای ایرانی – اسلامی / حسن بلخاری /سوره مهر / سال 1384 ).
[3] - نک : نجم الدین رازی , ( 1383 ) , « گزیده مرصاد العباد » , محمد حسین ریاحی , نشر علمی , تهران .